خواب حرم

دومین باریه خواب حرم می بینم

این بار حرم امام علی

اما درست مثل اون بار خیلی دوره

خیلی زیاد

از صبح فکر می کنم این خواب اصلا بی معنی نیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ن. ..

پاس گرفتم

جوابونه بردن 

سینی من از طرف من رفت

آخه داماد گفت من نرم

داماد پسری که هشت سال بعد من دنیا اومده 

شاخ خونه 

بت مادر 

 

پاس گرفتم 

کار خداست دامن کوتاه را به جای دامن بلند اشتباهی بردارم که مجبور شم برم خونه و دراز کشیدم و شام خوردم و یهو زنگ زدن گفتن اگه خسته ای نیا

و بعد فهمیدم نمیخواد باشم

 

خدا را شکر می کنم با شوهر قهرم و اونو نگفتم

گرچه یحتل ازتماس های ظهر و لباسبرداشتن های ظهر من فهمید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ن. ..

برگشت

این روزا باید ثبت بشن

گرچه همینا رو هم یادم میره بیام بخونم

ولی خب بهتره بنویسم

بنویسم که سه روز زنگ نزد و وقتی امشب اومد خونه وسط هال خواب بود

ووقتی میوه شستم برای خودم و اومدم بشینم بخورم دیدم بیدار شد و همونجوردراز کشیده در حالیکه با دست رو صورتشو نیمه پوشونده بود چاییشو خورد 

و بعد خوابید

آره اون دو دقیقه سرشو پایین گرفته بود و نگاه نکرده بود به من

آره من همونم که اونجور فحش ها را بهم داد و لابد حالا میخواد شاخمو بشکنه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ن. ..

زندگی سگی

فحاشی های فوق العاده رکیک 

و بعد بلافاصله از خونه میزنه بیرون و زنگ میزنه

بعدم لابد با خودش مثل همیشه می‌گه این بی کس و کاره تو خونه مجبوره بمونه 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ن. ..

اسم این نوشته چیه؟

خورشت بامیه ی نیمه شب 

در جستجوی بارداری 

شب جمعه ای که ناکام ماند

پس از طوفان دعوا

خسته است

من غرق یأس هستم

تلاش بیهوده 

 

 

 

 

چی؟

چی بنویسم برای عنوان؟

کاش حداقل عروسی رو میرفتم وقتی قراره شوهرم از خستگی اینجور بیهوش بشه 

سرم درد می کنه 

شاید چون چای خوردم و شام نخوردم

چند قاشق غذا بخورم بلکه خوب شد

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ن. ..

باز هم نشد

خوب دختر باید باشی تا درک کنی وقتی پریود میشی فوران احساس های منفی و غم و ناراحتی بدون اینکه منطق زورش برسه یا خوش بینی بتونه سرکوبش کنه یعنی چی

اما منتظر باید باشی تا بفهمی وقتی باز پریود شدی و ازدواج دومی ها و همسن هات باز باردار شدن یعنی چی

 

و اما همسر

وقتی دور و برم هی گفتن نمیری کربلا و جوابم منفی بود هش گفتم میای بریم گفت نه

و بعد یهو یه روز اومد گفت بهم گفتن موکبی نیای بریم و گفتم آره 

یعنی ماشین کولر دار را ول کردو با کامیون بی کولر و سرعت پایین تر و استرس وسایل را ببر وبیار و دیگه اختیار زمان برگشتشو نداره را انتخاب کرد

چرا؟ چون یه رفیق گفت و رفقاش داشتن می رفتن

و ما بدهی داریم و از یکی از همون رفقای لعنتی طلب هم داریم طلب چندده میلیونی! و حلقه ی ازدواحشو دقیقا چند ده میلیون فروختیم! و همینطور النگوی من و گوشواره هام اینا برا مجردیم بوده 

و زیر زبون‌شو که می کشم میگه میخوام برم دعا کنم یه ماشین بهتر بگیرم :| و بچه رو هم الکی میگه

و وقتی میه یارو زنگ زده حلالیت بگیره میگم چرا بهش نگفتی حلال نیست میگه سکوت کردم خوب تو فرهنگ ما سکوت نشانه ی رضایت است یا اون باید بفهمه یا براش مهم باشه سکوت تو نشامه ی عدم رضایته 

از فروردین طلب داریم 

بارها گفتم شکایت کن و نمی کنه 

با خودم میگم پول گرفتن از من براش راحت تره

و نگهداشتن رفاقتش با اون مهمتر 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ن. ..

واااااای خدایا من چی کار کردم؟

من باعث جواب رد دادن پدردختری شدم که داداشم عاشقش شده بود 

اون هیچ وقت منو نمی بخشه

خدا هم نمی بخشه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ن. ..

می دونی چی شده؟ نم نم بارون زده وسط تیر! 😍😍

صبح باز با روشن شدن هوا چشم ها را باز کردم _پنج ونیم‌_

خنک بود 

خنک هاااا

یهو یه قطره افتاد رو صورتم

و بعد خیلی آروم و نم نم، قطره ها چک و چک می فتادن

وای خدا

اینقدر برام باور نکردنی بود که نمی تونستم ابر بالای سرم رو ببینم surpriseheart​​​​​​

 

بلند شدم و بوی خاک نم خورده روهم چند لحظه شنیدم

از رو پشت بوم به پیشنهاد شوهرم برای ترس از خیسی _ دقیقه ای سرعت کمی بیشتر شد_ اومدیم پایین

اما من آدم ها را برای هزارمین بار تو خیابون دیدم و

برای اولین بار لباس پوشیدم و رفتم پایین

باغ _ بوستان _ پایین خیابون سر ساعت شش

جای همتون خالی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ن. ..

سلام از یه دختر پراشتباه

سلام از دختری که در یه پیامک به دختر خواهرشوهر پل های پشت سرش رو بی خود و بی جهت از بین برد و الان که خواهر شوهری دیگر از شهری دور اومده روش نمیشه بره ببیندش چون خونهی مادر همون دختر اول متن اسکان داره

 

واقعا چرا من اینقدر احمقم؟ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ن. ..

اووووو وه، اینجا رو نگا

از برج دوازده ننوشتم 

شاید چون واقعا دیگه حرفی نیست

میشینی می گردی تو اینستا و فوقش اونا را استوری می کنی!

صندوق بیان هم که کار نمی کنه

دوستان هم که اکثرا رفتن 

 

و 

واقعا چه حرفی داری بزنی؟

از دیسک کمر؟ از ریختن درد به زانو و مچ و کف پا؟

از برگشتن به شبکاری به خاطر دیسک؟ 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ن. ..