پسر دومی سرمیز سحر، در حالیکه یه سره داشت ور می زد و واقعا روانها را به هم ریخته بود یهو از این لفظ برای خواهر کوچیکه استفاده کرد

خواهر کوچیکه هم برگشت گفت تشنجی تویی که پشت میز کامپیوتر تشنج کردی (اشاره به تر... خوردن اون و تشنجش) 

یهو مامانه برگشت تو دهن خواهرکوچیکه زد

که دهنتو ببند

دهنتو ببند

و تا آخر میز سحر، پسره رید به هیکل خواهر کوچیکه