رسما میگم ازدواج برای کسی که دنبال رهایی بود یه اشتباه بود
تنها چیزی که میخوام اینه که برم خونه ی خواهرم زندگی کنم
بدون هیچ موجود اضافی
چی گیرم اومده؟
هارت و پورت و دعوا و سروصدای شوهرم + حضور همیشگی مامانم+ دوری از هرچی که اسمشو دلخوش کنک آینده می ذاری
لعنت
سلام عزیزدلم
خداقوت
حق داری که عصبانی و ناراحت باشی.
اما بدون که ازدواج وایسادن و ساختن میخواد.
حتی یه جاهاییش از مجردی سخت تره. شما خانم روزای سختی. مطمئنم که از پسش بر میای.
ان شاءالله رفته رفته قلق تون بیشتر دست هم میاد.
معمولا چند سال اول زندگی مشترک جزء سخت ترین و شیرین ترین روزاست. واقعا مقاومت و ایستادگی میخواد.
مهارت کسب کن و از مشاور هم کمک بگیر. فکر نکن که فقط زندگی خودت این جوریه. دلت گرم باشه، این داستانا همه جا هست.