نه ببخشید شبی که رفتم خونه دختر خواهر شوهر را دیدم 

 

خوب قرار گذاشتم درباره ش حرف نزنم و هرکی هم بپرسه خره

ان شاءاللَّه که اینجوری ذهنم آزاد بمونه

دیشب که آزاد بود ولی الان نه

شایدم چون داده لباس عروس رو بدوزن و من لباس مجلسی برای اون شب رو  کرایه کردم ذهنم درگیره، نمدونم 

خواهرشوهرام و دختراشون پارجه خریدن دادن بدوزن 

خدایا رحم کن و ختم به خیر کن 

آمین