این پست را پس از تزریق آمپول می نویسم

کمردرد شدم و دکتر میگه احتمالا دیسک باشه

باید برم ام آر آی و نوبتهاش دیر به دیره

الان متوکاربامول و کتورولاک زدم

خدا کنه دیسک نباشه حوصله ندارم

یک هفته استعلاجی نوشته روم نمیشه به رییسم بدم

آخه هنو دو ماهه اومدم سرکار پس از یک ماه استعلاجیم

ولی گفت باید دراز بکشی

 

به باشگاه فکر می کردم 

مربی گفته بود باید چند ماه صبر کنه و هنوز زوده بیاد

حالا دیسک، میدونم که حرکات ورزشی خوبی براش هست

دیروز داشتم به شوهرم برای همکارم که دیسک داره و لنگ میزنه می گفتم

حالا خودم باید برم دنبال لاغر شدن و...

دنیای کوچیکیه خدایی

و من که سراب پاکی دیدم

روز هشتم

 

 

اشتباه نوشتم روز نهم :/

انگار داره درست میشه ان شاءاللّه

روز هفتم 

و من هیچی همراهم نیست 

هورررررررررررررررراااااااااااااااااا

 

الحمدللّه

روز زن مبارک

و من امسال تبریک روز زن گرفتم 

 

 

البته نه از همسر

و البته هدیه ای هم نگرفتم

حتی شامی هم به این مناسبت نخوردم

 

ولی ناراحت نیستم 

همینش مهمتره

و مناسبت ها بهانه اند

عکاسی میرزا مهدی خان فعله گری

دیدیدی رین :))))

 

کلیپم

عکسام

هورررررررررا

 

 

دمتون گرم میرزا

 

و چقققققدر قشنگ بود اون روز 

و چقدر کلیپ عروسیمو دوستش دارم

 

 

 

لینک

بررررررف

از صبح برفی بسیار ریز آغاز شد و این یعنی برفی که طول بکشه و بمونه 

ظهر دونه های برف مثل برف های معمولی دونه ریز شدن 

هوا خیلی سردتر شد 

و الان برف ایستاده 

 

 

 

 

خدای بسیار مهربان شکرت 

کیفشو ببرید همتون

 

 

توی برف، بتونی بری بیرون بردی وگرنه تو خونه آدم دلش ممکنه بگیره 

صندلی های قدیمی تو مدرسه

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

بارون

خدایا گوگل تا اینجاشو درست گفت 

شب وفردا را هم درست گفته باشه 

آمین :)

 

 

 

# برف زمستانی ان شاءاللَّه 

عوارض

تهوع و گیجی زیادی دارم و تاری دید 

زنگ زدم قرار شد یکی از سه دارو حذف بشه و یکی دیگه از صبح بیاد به شب، و اگه بازم اوکی نشد بره به ظهر :/

خدا کنه خوب بشه

خیلی خیلی بده 

ظاهرش خوب بود باطنشو بی خبرم

دارم درباره ی شب چلگیم صحبت می کنم 

یه سفره با کمک خواهرم چیدم که خودم باورم نمیشد برا خودمه

ولی مامان رفتارش جلو مهمونها و اینکه نیومد سلام احوالپرسی کنه 

چرندیاتی که بارم کرد که معلوم نیست مهمونها شنیده باشن خدای نکرده یا نه

و اینکه با شوهرخواهرم درد دل می کرد

چیزایی نیستن که یادم برن