دارم درباره ی شب چلگیم صحبت می کنم
یه سفره با کمک خواهرم چیدم که خودم باورم نمیشد برا خودمه
ولی مامان رفتارش جلو مهمونها و اینکه نیومد سلام احوالپرسی کنه
چرندیاتی که بارم کرد که معلوم نیست مهمونها شنیده باشن خدای نکرده یا نه
و اینکه با شوهرخواهرم درد دل می کرد
چیزایی نیستن که یادم برن
عکساتو دیدم تو اینستا
بعد مدتهاااا رفتم اینستا شانسم عکستو دیدم:)
مبارکت باشه عزیزم