سلام 

خوبین؟

من چطورم؟ بد نیستم

همین الان خوبم

دیشب مامان رفت کربلا

و برام ارزشمند بود که همسرم تو جاده بود و نزدیکای شهر بود و من گفتم اگه دوست داشتی حال داشتی ما ترمینالیم و اون خودشو رسوند

و یه پلاستیک انگور (فکر کنم سرباری) به عنوان تو راهی به مامانم داد

دامادی که خیلی با هم ارتباطی نداشتن

و خدا میدونه چه قندی تو دلم آب شد

 

مسائل حقوقی بدی دارن

و سرصبح همسر به شدت فراوان عصبانی شد

و من اولش بی خیال به سیستمم نگاه می کردم و دنبال کارای عکسای بیخود خودم بودم و بعد یهو گفتم دیوانه این اعصابش خرده

و بغلش کردم

تهشم میخواست بره براش شربت بهارنارنج و بیدمشک درست کردم و گفتم این برای اعصابه

خدا کنه کارشون درست بشه ان شاءاللَّه 

 

ما خونمونیم 

حتی دیشب که شوهرم گفت من خسته ام و میخوابم تو خواستی خونه ی بابات بمونی، بمون من اومدم خونه

 

خیلی جنگ و دعوا داشتیم با هم تو این مدت

و تهش من رفتم دکتر روان

و گفتم تو خونه ی پدری با مامانم یه سره دعوا داشتم و حالا با همسرم 

و گفتم وسواس دارم که دعوام کرد که تو وقت ازدواجت بهش نگفتی و حالا قلدر بازی برا وسواسیت درمیاری؟ و تحصیلاتت بالاتره و وقتی قبول کردی این قلدربازی ها چیه؟ و دنبال درمان وسواست هم معلوم نیست چرا نیستی

خلاصه که چهارمدل قرص داد که به طرز وحشتناکی هر دوازده ساعت و هر هشت ساعت بودن!!! و همچنین یه آمپول آرام بخش

چند روزی ترسیدم شروع کنم و تهش گفتم تو بهش گفتی شاغلی، ولش کن شروع کن

شروع کردم و خوااااب آااالووود

دیگه روزسوم تماس گرفتم و قرصها یهو شدن یبار درروز، به جز یکی که دو بار در روزه، اونم با دوزپایین

الانم که می نویسم ده دقیقه ای هست یکیو خوردم و کمی گیجم کرده

 

 

قیمه های خوبی درست می کنم _خودم راضیم 😊 گرچه که شماها قیمه را بار میذارید میرید من دویست بار چکش می کنم 🤭🤷‍♀️ مجبورم داداش مجججبور چون کم تجربه ام یا بهتره بگم تقریبا بی تجربه

یبارم قرمه سبزی پختم که نفهمیدم تشکر شوهرم واقعا برای خوب شدنش بود یا به خاطر اینکه قهر کردم بعدش

امروزم لوبیا پلو گذاشتم

وای خدایی گیج شدم

فردا که صبحکارم قرصه را خوردم چیکار کنم ☹️ هر روز تو شیفت یک گیجی بدی می گیرم

فعلا

یه ده دقیقه چشمامو ببندم