روز زن مبارک

و من امسال تبریک روز زن گرفتم 

 

 

البته نه از همسر

و البته هدیه ای هم نگرفتم

حتی شامی هم به این مناسبت نخوردم

 

ولی ناراحت نیستم 

همینش مهمتره

و مناسبت ها بهانه اند

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
ن. ..

عکاسی میرزا مهدی خان فعله گری

دیدیدی رین :))))

 

کلیپم

عکسام

هورررررررررا

 

 

دمتون گرم میرزا

 

و چقققققدر قشنگ بود اون روز 

و چقدر کلیپ عروسیمو دوستش دارم

 

 

 

لینک

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ن. ..

بررررررف

از صبح برفی بسیار ریز آغاز شد و این یعنی برفی که طول بکشه و بمونه 

ظهر دونه های برف مثل برف های معمولی دونه ریز شدن 

هوا خیلی سردتر شد 

و الان برف ایستاده 

 

 

 

 

خدای بسیار مهربان شکرت 

کیفشو ببرید همتون

 

 

توی برف، بتونی بری بیرون بردی وگرنه تو خونه آدم دلش ممکنه بگیره 

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
ن. ..

صندلی های قدیمی تو مدرسه

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
ن. ..

بارون

خدایا گوگل تا اینجاشو درست گفت 

شب وفردا را هم درست گفته باشه 

آمین :)

 

 

 

# برف زمستانی ان شاءاللَّه 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ن. ..

عوارض

تهوع و گیجی زیادی دارم و تاری دید 

زنگ زدم قرار شد یکی از سه دارو حذف بشه و یکی دیگه از صبح بیاد به شب، و اگه بازم اوکی نشد بره به ظهر :/

خدا کنه خوب بشه

خیلی خیلی بده 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
ن. ..

ظاهرش خوب بود باطنشو بی خبرم

دارم درباره ی شب چلگیم صحبت می کنم 

یه سفره با کمک خواهرم چیدم که خودم باورم نمیشد برا خودمه

ولی مامان رفتارش جلو مهمونها و اینکه نیومد سلام احوالپرسی کنه 

چرندیاتی که بارم کرد که معلوم نیست مهمونها شنیده باشن خدای نکرده یا نه

و اینکه با شوهرخواهرم درد دل می کرد

چیزایی نیستن که یادم برن 

 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ن. ..

محرم بودن

محرم بودن، محرم شدن به خوندن خطبه نیست

من و شوهرم هنوز محرم هم نیستیم

نه من دلواپسی دلم رو می تونم پیش اون بگم، نه اون پیش من میگه

و پنج ماه از زندگیمون گذشته

 

نمی دونم طبیعیه یا نه ولی

حالت خوبی نیست

یعنی 

اصلا حالت خوبی نیست 

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
ن. ..

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم شروع دارودرمانی

ظهر ساعت یک، یک دونه خوردم و راستش حالم اصلا به جا نیست

اول گیج شدم

حالا هم که یه ظرف نه خیلی بزرگ آب آبگوشت خوردم تهوع گرفتم 

ساعت شش هم نوبت مشاوره دارم

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ن. ..

میخوام برم مشاوره میخوام اونم بکشونم

اعصابم به هم ریخته

از اینکه حرفمو نمی فهمه

از اینکه مدام از دستش دارم می جوشم

 

 

فکرشو بکن ادا درمیاره که من مایل نیستم به شب چلگی _عین خواهرش_

 

اگه تو دوست داری می گیریم

خوب کثااااافت پس چرا نمیای خرید بکنم؟ چرا نمیای سه تیکه برات بردارم خیالم راحت بشه؟

ای ریدم تو شب چلگی ای که عن شده برام

ریدم توش که تو میای دم در خونه مون، داخل نمیای! من توقع کنم شب چله بیای؟

ریدم که از خونه مون بدم میاد شب چلگی بگیرم؟

 

ریدم که هربار باهت میخوام گلوی کنم یا دعوا میشه یا گریه ام می گیره و تو یا میگی جرو بحث نکن یا میگی دعوا نکن

 

 

ریدم تو این زندگی که خواهرم طبقه بالاش داره آماده میشه و من خر باید برم تو ساختمونی که یه خواهرشوهر فضول طبقه بالاشه که صبح و عصر میاد پایین تا تو رو هم عادت بده

 

 

 

 

 

تصمیمم اینه نیم ساعت به شروع مشاوره بهش زنگ میزنم میگم اونجام و اونم نیم ساعت فرصت داره بیاد 

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ن. ..